• آ
  • ا
  • ب
  • پ
  • ت
  • ج
  • چ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • د
  • ط
  • ف
  • ق
  • گ
  • ک
  • ع
  • غ
  • م
  • هـ

آناتومی و فیزیولوژی قلب

آناتومی و فیزیولوژی قلب | کافه پزشکی

 قلب انسان به‌ طور متوسط حدود ۷۰ بار در دقیقه می‌تپد. قلب انسان بین دو شش در بدن قرار دارد و به گونه‌ ای قرار گرفته‌ است که رأس آن متمایل به سمت چپ و پایین قرار می‌گیرد. هر ضربان قلب حدود هشت دهم ثانیه زمان می‌خواهد که این زمان شامل ۰/۱ ثانیه انقباض دهلیزها، ۰/۳ ثانیه انقباض بطن‌ها و ۰/۴ ثانیه استراحت قلب می‌باشد. بافت قلب نیز هم‌چون دیگر بافت‌های بدن نیاز به تغذیه دارد که تغذیه قلب برعهده عروق کرونری می‌باشد. قلب در فضای میانی میان‌ سینه در سینه قرار دارد. همراه کافه پزشکی باشید تا به بررسی آناتومی و فیزیولوژی قلب بپردازیم 

قلب

یک عضو توخالی در فضای مدیاستن متمایل به چپ و بالای دیافراگم

به وزن حدود ۳۰۰ گرم

دیواره بطن راست در جلو و دیواره بطن چپ در قسمت پهلو و عقب ، قاعده در بالا و نوک پایین

آناتومی قلب

لایه‌های قلب

  1. پریکارد ( پیراشامه، آب شامه)
  2. اپی کارد ( برون شامه)
  3. میوکارد
  4. آندوکارد ( درون شامه)

پریکارد :

پریکارد یا آب شامه خارجی ترین لایه تشکیل دهنده قلب است.

این لایه از بافت پیوندی رشته ای، رشته های پروتئینی و یک لایه بافت پوششی سنگفرشی ساده تشکیل شده است.

اپی کارد :

دومین لایه قلب از خارج به داخل، اپی کارد نامیده می شود.

در ساختار این لایه علاوه بر بافت پیوندی رشته ای و بافت پوششی سنگفرشی ساده، بافت چربی نیز وجود دارد. اپی کارد به ماهیچه قلب چسبیده است و عروق و اعصاب آن در لایه پیوندی قرار دارند.

مایع آب شامه چیست؟

بین لایه پریکارد و اپی کارد فضایی وجود دارد که از مایعی آبکی پر شده است و اصطلاحا مایع آب شامه نامیده می شود.

این مایع دو وظیفه مهم زیر را بر عهده دارد:

  1. محافظت از قلب
  2. کمک به حرکت روان قلب طی انقباضات

نقش اپی کارد و پریکارد:

این دو لایه در حقیقت ساختاری کیسه مانند را به وجود می آورند که قلب را احاطه کرده اند. با توجه به ساختار آن ها بدیهی است که نقش بسیار مهمی در حفاظت از قلب دارند.

میوکارد :

ضخیم ترین و اصلی ترین لایه قلب همان ماهیچه قلب است که میوکارد نامیده می شود.

این لایه از سلول های ماهیچه قلبی تشکیل شده است. در فضای بین سلول ها اعصاب خود مختار و بافت پیوندی متراکمی وجود دارد که  اسکلت فیبری نامیده می شود و حاوی رشته های کلاژن است.

آندوکارد :

داخلی ترین لایه قلب آندوکارد نامیده می شود.

این لایه از بافت پوششی سنگفرشی ساده تشکیل شده است و حفرات قلبی یعنی داخل دهلیزها و بطن ها را می پوشاند.  از این رو می توان گفت آندوکارد در تماس مستفیم با خون قرار دارد.

لایه های قلب

حفره های قلب

قلب از چهار حفره تشکیل شده است : 

۲ حفره سمت راست (دهلیز و بطن راست) و۲ حفره در سمت چپ (دهلیز و بطن چپ)

قرار دارند. این چهارحفره به شکل دو پمپ مجاور هم عمل میکنند که هریک از آنها خون را به یک سیستم کاملاً متفاوت گردش خون ارسال میکنند. قلب راست و چپ قلب توسط یک دیواره از یکدیگر جدا شده که مانع از حرکت جریان خون از یک سمت قلب به سمت دیگر میگردد پس خون دو سمت قلب هیچ ارتباطی با هم ندارند. سمت راست قلب، خون وریدی بدون اکسیژن را به دستگاه گردش خون ریوی میفرستد که خون بدون اکسیژن در بافت ریه از اکسیژنی که ما تنفس میکنیم، غنی میشود. سمت چپ قلب، خون حاوی اکسیژن و مواد غذایی را به تمام قسمتهای بدن جهت مصرف میفرستد.

دهلیز :

دهلیزها حفره هایی از قلب هستند که خون را از خارج قلب (دهلیز چپ خون را از ریه ها و دهلیز راست از سایر قسمتهای بدن) دریافت میکند.

بطن :

بطنها حفره هایی از قلب هستند که خون را به خارج از قلب پمپ مینمایند. هر دو پمپ سمت راست و سمت چپ قلب، همزمان و هماهنگ با یکدیگر عمل میکنند. ابتدا دو دهلیز و سپس دو بطن همزمان با هم منقبض شده و پس از انقباض، همزمان با هم استراحت می نمایند.

حفره های قلب

دریچه‌ های قلب

  1. دریچه های دهلیزی بطنی
  2. دریچه های ابتدای سرخرگ ها

در قلب دو دسته دریچه وجود دارد :

دسته اول دریچه هایی هستند که بین دهلیز و بطن قرار گرفته اند و آن ها را دریچه های دهلیزی بطنی می نامند. دریچه های دولختی (میترال) و سه لختی در این دسته جای می گیرند.

دسته دوم دریچه هایی هستند که در ابتدای سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی قرار دارند و آن ها را به ترتیب دریچه های سینی آئورتی و سینی ششی می نامند.

دریچه دولختی :

دریچه دولختی که با نام میترال نیز شناخته می شود، بین دهلیز چپ و بطن چپ قرار دارد و از دو قطعه تشکیل شده است.

کار دریچه دولختی قلب:

این دریچه از برگشت خون روشن به دهلیز چپ در هنگام انقباض بطن ها جلوگیری می کند. به واسطه عملکرد این دریچه خون روشن به بطن چپ وارد می شود.

دریچه سه لختی :

دریچه سه لختی بین دهلیز راست و بطن راست قرار گرفته و از سه قسمت تشکیل شده است.

کار دریچه سه لختی قلب: 

این دریچه از برگشت خون تیره به دهلیز راست در هنگام انقباض بطن ها جلوگیری می کند. به واسطه عملکرد این دریچه خون تیره به بطن راست وارد می شود.

دریچه سینی آئورتی :

دریچه سینی آئورتی در بطن چپ و ابتدای سرخرگ آئورتی قرار دارد.

کار دریچه سینی آئورتی قلب:

این دریچه از برگشت خون روشن به بطن چپ در هنگام استراحت بطن ها جلوگیری می کند. به واسطه عملکرد این دریچه خون روشن به آئورت وارد می شود.

دریچه سینی ششی :

دریچه سینی ششی در بطن راست و ابتدای سرخرگ ششی قرار دارد.

کار دریچه سینی ششی قلب: 

این دریچه از برگشت خون تیره به بطن راست در هنگام استراحت بطن ها جلوگیری می کند. به واسطه عملکرد این دریچه خون تیره به سرخرگ ششی وارد می شود.

دریچه های قلب

عروق قلب

  • سرخرگ آئورت
  • سرخرگ ریوی
  • بزرگ سیاهرگ زبرین SVC
  • بزرگ سیاهرگ زیرین IVC
  • سینوس کرونری
  • سیاهرگ های ریوی

عروق کرونر

کرونر راست : دیواره راست قلب /  پاپیلری خلفی /  گره SA /  گره AV

شریان نزولی خلفی : دیواره خلفی راست قلب

کرونر چپ : 

شاخه نزولی قدامی : بطن چپ /  قسمتهایی از بطن راست /  سپتوم /  پاپیلری قدامی

سیرکمفلکس : دهلیز چپ /  طرف و خلف بطن چپ

رگ های قلب

رگ های قلب

ویژگی های عضله قلب

۱٫ قابلیت انقباض (Contractivity)

۲٫ قابلیت هدایت (Conductivity)

۳٫ قابلیت تحریک پذیری (Excitability)

۴٫ قابلیت خودکاری (Automaticity)

پتانسیل عمل

تغییرات پتانسیل الکتریکی بدنبال تحریک غشاء

دپولاریزاسیون = انقباض

رپولاریزاسیون = انبساط

توسط سه نوع کانال حاصل می‌شود:

  1. کانالهای ولتاژی سدیمی سریع
  2. کانالهای ولتاژی کلسیمی-سدیمی آهسته
  3. کانالهای ولتاژی پتاسیمی

مراحل پتانسیل عمل قلب

فعالیت الکتریکی یک سلول قلبی واحد را می‌توان به کمک یک میکروالکترود ثبت کرد و مشاهده کرد که پتانسیل پایه یک میوسیت در حدود ۸۰ ـ تا ۹۰ ـ ملی ولت است. این پتانسیل استراحت ناشی از تجمع پتاسیم در داخل سلول و خارج کردن سدیم از سلول توسط عمل انرژی خواه Na+,k+-ATPase است. وقتی میوسیت تا پایین‌تر از آستانه مشخصی (پتانسیل آستانه) دپلاریزه می‌شود، مجموعه‌ای از واکنش‌های پیچیده انتقال یونی روی می‌دهند که باعث ایجاد پتانسیل عمل را می‌توان به پنج مرحله تقسیم کرد که به ترتیب عبارتند از: مرحلهٔ ۰: در این مرحله، دپولاریزاسیون سریع اولیه به علت افزایش نفوذپذیری سارکولما (غشای سلولی میوسیت) به یون‌های سدیم روی می‌دهد. مرحلهٔ ۱: در این مرحله، رپولاریزاسیون سریع زودرس به دلیل خروج از سلول روی می‌دهد. مرحلهٔ کفّه (مرحلهٔ ۲): در این مرحله، پتانسیل عمل عمدتاً در اثر ورود یون‌های کلسیم به داخل سلول و همچنین حرکت یون‌های سدیم، کلرید و پتاسیم، ثابت باقی می‌ماند. مرحلهٔ ۳: با خروج یون‌های پتاسیم از سلول این مرحله، مرحلهٔ رپولاریزاسیون پتانسیل همل به شمار می‌رود. مرحلهٔ ۴: در این مرحله جریان رو به خارج پتاسیم و جریان رو به داخل سدیم وجود داشته و درنتیجه دپولاریزاسیون تدریجی سلول‌ها از حالت استراحت به پتانسیل آستانه رخ می‌دهد. در طی مدت پتانسیل عمل و مدت کوتاهی پس از آن سلول در حالتی است که تحریک سلول نمی‌تواند باعث عمل شود، این دوره را دوره تحریک‌ناپذیری مطق (absolute refractory period) می‌گویند و مدت زمان آن کاملاً به مدت زمان مرحلهٔ سوم پتانسیل عمل بستگی دارد.

شکل پتانسیل عمل سلول‌های گره سینوسی و دهلیزی ـ بطنی (AV) با میوست‌های معمولی متفاوت است. پتانسیل استراحت طبیعی اسن سلول‌ها بالاتر است (mV60-)، دپولاریزاسیون دیتر اوج می‌گیرد و وابسته به کلسیم است . شیب مرحله ۴ دپولاریزاسیون تعیین‌کننده سرعتی است که با آن یک سلول همزمان با رسیدن به پتانسیل آستانه به صورت خودبخودی دپولاریزه خواهد شد (اتوماتیسیته «automaticity»). بنابراین پتانسیل عمل تولید شده و سپس به سلول‌های مجاور منتقل می‌گردد. گره سینوسی معمولاً دارای سریع‌ترین مرحلهٔ ۴ دپولاریزاسیون است و بنابراین به طور طبیعی نقش ضربان‌سازی (pacemaker) قلب را با تولید ۱۰۰ ـ ۶۰ ضربان در دقیقه به عهده دارد. در صورت عدم عملکرد گره سینوسی، گره AV (با حدود ۵۰ ضربان در دقیقه) ضربان‌ساز سریع‌تر بعدی به شمار می‌آید. در میوست‌های بطنی، فاز ۴ دپولاریزاسیون کندتر اتفاق می‌افتد و تعداد ضربان‌های آن‌ها، در صورت عدم عملکرد ضربان‌سازهای بالاتر، ۴۰ ـ ۳۰ ضربان در دقیقه است. در ضربان‌ساز پایینی شروع به آتش باری می‌کند، آن را (در صورتی که منفرد باشد) ضربان فرّار (escape beat) و یا (در صورت تداوم)، ریتم فرّار (escape rhythm) می‌نامند.

سیستم عصبی اتونوم اثرات مهمی در تولید و انتشار ایمپالس‌های (تکانه‌های) الکتریکی قلب دارد، عصب‌رسانی این شبکه به گروه سینوسی و AV بیش از بقیه جاهای قلب است و این مناطق کاملاً تحت تأثیر تغییرات تون اتونوم هستند. تحریک سمپاتیک در قلب، که یا به طور مستقیم از طریق کاتکول آمین‌های موجود در گردش خون صورت می‌گیرد، از طریق افزایش سرعت دپولاریزاسیون مرحلهٔ ۴ و نیز افزایش سرعت هدایت بین سلولی باعث افزایش تعداد ضربانات قلبی می‌شود. تحریک پاراسمپاتیک دارای اثرات معکوسی است. میزان تحریک واگ تا حدی تحت تأثیر گیرنده‌های فشاری سینوس کاروتید و قوس آئورت است. این گیرنده‌ها هنگام افزایش فشار خون باعث افزایش تحریک واگ و درنتیجه کاهش تعداد ضربان قلب و سرعت هدایت گرده AV می‌شوند.

به طور طبیعی تکانه (ایمپالس) الکتریکی قلب در گره سینوسی ـ دهلیزی شروع شده و از طریق دهلیزها به گره AV رفته، در آنجا کند می‌شود و سپس از طریق سیستم هیس ـ پورکنژ به میوکارد بطنی رفته و پس از دپولاریزاسیون تمام بافت قلبی، عمل دپولاریزاسیون خاتمه می‌یابد. زیرا بافت دیگری برای دپولاریزه شدن وجود نخواهد داشت. هدایت الکتریکی بعدی تنها زمانی رخ می‌دهد که یک ایمپالس جدید در گره سینوسی ـ دهلیزی شکل بگیرد.

 

پتانسیل عمل قلب

سیکل قلبی

انقباض عضله قلب سیستول/ انبساط عضله قلب دیاستول

مرحله زمانی بین ابتدای یک سیستول تا ابتدای سیستول بعدی

افزایش فشار داخل بطنها در شروع سیستول و بسته شدن دریچه‌های دهلیزی – بطنی

باز شدن دریچه‌های شریانی و خروج یکطرفه خون از قلب

شروع دیاستول با کم شدن فشار داخل بطنها در نتیجه خروج خون

باز شدن دریچه‌های دهلیزی – بطنی و ورود خون از دهلیزها به بطنها

پر شدن بطنها از خون :

یک سوم ابتدایی دیاستول – یک سوم میانی دیاستول – یک سوم انتهایی دیاستول

حجم ضربه ای

مقدار خونی که در هر انقباض بطن به بیرون رانده می‌شود

حجم پایان سیستول – حجم پایان دیاستول

وابسته به:

  1. قدرت انقباضی قلب
  2. پیش بار قلب
  3. پس بار قلب

برون ده قلبی

مقدار خونی که در هر دقیقه از قلب خارج می‌شود بر حسب Lit/Min

۵ lit/min

Cardiac out put = Strike Volume × Heart Rate

کسر تخلیه ای  Ejection fraction

درصدی از حجم پایان دیاستول که در هر ضربان قلب، تخلیه میشود که بین ۵۰ – ۶۰ مناسب است 

اندکس قلبی

مقدار برون ده قلب به جثه فرد بستگی دارد

برون ده قلب غالباً به صورت ایندکس قلبی بیان می‌شود

بهترین شاخص تعیین قدرت انقباضی قلب و پرفیوژن بافتی

Normal = 2.5 – ۴٫۵ lit/min/m²

Cardiac Index = Cardiac output / Body Surface Area

 

منبع : ترجمه اختصاصی کافه پزشکی


نظر دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد